سه شنبه ۱۸ شهریور ۰۴

ساز تنبك يا تمبك، دمبك، دندونك يا ضرب از قديمي ترين سازهاي كوبه اي ايراني است. از ديدگاه ساز شناسي، تمبك كه سازي پوستي است، در دسته بندي طبل هاي جام شكل قرار مي گيرد. سازهايي مثل داربوكا كه متعلق به كشورهاي عربي و تركيه است و ساز زيربغلي افغانستان، از ديگر سازهاي اين دسته بندي هستند. 

اخيرا تنبك توانسته پيشرفت قابل قبولي در موسيقي ايراني داشته باشد، تا حدي كه به عنوان ساز تكنواز و مستقل نيز مورد استفاده و مقبوليت قرار مي گيرد.

تاريخچه ساز تنبك

درباره ي نام ساز تنبك هنوز نظري واحد وجود ندارد، بهمن رجبي در كتاب "تنبك و نگرشي به ريتم از زواياي مختلف" بيان مي كند كه نام اصلي اين ساز از ابتدا تنبك بوده است و در گفتار، حرف "ن" ساكن، به "م" تبديل شده است، مانند كلمه ي شنبه كه در گفتار روزمره "شمبه" تلفظ مي شود. و عده اي ديگر بر اين باورند كه كلمه ي تنبك معناي درست و منطقي اي ندارد و اشتباها بين مردم جا افتاده است.

از طرفي ديگر تنبك نوازي تكنيك هايي به اسم "تم"، "بك"، "پلنگ" و "ريز" دارد كه نام تمبك را معنادار و منطقي مي سازد. كلمه ي tambourine در زبان هاي اروپايي براي ساز تمبك به كار رفته مي شود كه ريشه ي آن به كلمه ي تنبور پهلوي بازمي گردد.

تاريخ تنبك كه در زبان پهلوي به نام دمبلك شناخته مي شده به قبل از اسلام نيز مي رسد. دكتر معين معتقد است كه نام دمبك نيز تغيير يافته ي همين نام است.

از بين سازهاي كوبه اي، تنها تمبك است با ده انگشت نواخته مي شود. سازهاي كوبه اي قديمي ترين سازهاي موجود در تمدن بشري هستند، اين سازها در ابتدا ابزاري براي ترساندن و دور كردن حيوانات وحشي، و يا وسيله اي براي برقراري ارتباط و پيام رساني به يكديگر بوده اند.

اجزاي سازنده ي تنبك

تنبك از جنس چوب درخت هاي توت، كاج، گردو، زبان گنجشك و...، و به صورت يك تكه ساخته ميشود. پوستي هم كه بر دهانه ي تمبك كشيده مي شود، مي تواند پوست انواع حيوانات از جمله گوسفند، گوساله، بز يا شتر باشد. البته در قديم بدنه ي تنبك را علاوه بر چوب از جنس سفال و يا فلز نيز مي ساختند، اما امروزه از چوب براي ساختن آن استفاده مي شود.

وقتي كه سازنده نوع چوب مورد نظر خود را انتخاب كرد، در ابتدا بايد پوست آن را كنده و آن را به فرم مورد نظر براي تنبك در بياورد. زماني كه شكل دهي انجام شد، چوب را براي مدت چهار ماه در محلي مخصوص قرار داده و به آن دست نمي زند. پس از گذشتن چهار ماه، ساز را براي زماني حدود يكسال در هواي آزاد قرار مي دهند، پس از گذشت اين مدت، سرانجام تنبك براي كشيدن پوست بر روي آن آماده است.

بعضي از سازندگان تنبك نيز، براي زيبايي بيشتر، بر روي بدنه ي تنبك خراطي يا خاتم كاري انجام مي دهند، كه طبيعتا باعث افزايش قيمت ساز نيز مي شود. از مشهورترين سازندگان تنبك ميتوان به محبي، همتي، خراشادي و … اشاره كرد.

اين ساز از دو بخش كلي به شكل استوانه تشكيل شده است، قسمت اول كه در هنگام نواختن بالا قرار مي گيرد، روي سطح آن پوست كشيده شده و قطر آن بين 25 تا 30 سانتي متر است. طول اين قسمت نيز 45 سانت است و از پايين به بخش دوم متصل مي شود. بخش دوم يك استوانه با قطر كمتر است كه در پايين كمي گشادتر ميشود، تو خالي است و روي آن پوست كشيده نمي شود.

تمبك از بخش هاي مختلفي تشكيل شده است از جمله:

  • دهانه كوچك (كاليبر)
  • دهانه بزرگ
  • نفير (گلويي)
  • بدنه
  • پوست

نحوه ي نواختن تنبك

براي نواختن تنبك، نوازنده مي نشيند و ساز را به صورت افقي روي ران خود قرار ميدهد، به شكلي كه دست هايش كنار دهانه ي بزرگ قرار بگيرد. سپس دست چپش را بالا و دست راستش را سمت راست تنبك قرار مي دهد، نوازنده براي نواختن تنبك از انگشتان، نرمه و كف دست خود استفاده مي كند و بر بخش هاي مختلفي از ساز مثل مركز، ميان و كنار ضربه مي زند.

بنابراين وسيله ي نواختن تنبك، انگشتان نوازنده است و به همين دليل نوازنده ميتواند ريزه كاري هاي بسيار و شيرين كاري هاي طريفي در نوازندگي خود ايجاد كند كه باعث مي شود تكنوازي تنبك بسيار جالب و مورد توجه قرار بگيرد.

نتهاي استفاده شده براي نواختن تنبك، مانند ساير سازها، نت هاي معمول دو، رِ، مي، فا، سل، لا، و سي نيستند، بلكه نت هايي قراردادي براي خود تمبك هستند و اشكالي مخصوص به خود دارند.

اين ساز در سايزهاي مختلف، براي سنين مختلف وجود دارد، زيرا براي نگه داشتن و نواختن ساز تنبك بايد ابعاد آن، با جثه ي نوازنده متناسب باشد.

جالب است بدانيد كه نقش تنبك در موسيقي سنتي ايراني، تنها همراهي با ساز و آواز، و يا نگهداشتن ضرب موسيقي نيست، به همين دليل گروه تنبك نوازان كه با ابتكار حسين تهراني و بقيه ي همكارانش تشكيل شده در طول 25 سال گذشته اجراهاي متفاوتي با تنبك داشته اند و قطعات مختلفي را اجرا كرده اند.

مشهورترين تنبك نوازان ايران

از نوازندگان قديمي تنبك حاجي رضا خان ضرب گير، رضاقلي خان نوروزي، ابوالحسن صبا، عيسي آقاباشي، مسعودخان، مهدي قياسي، شعبان خان، عبدالله دوامي و رضا روانبخش بنام ترين چهره هاي تنبك نوازي هستند.

همچنين در سال هاي اخير و در دوران معاصر نيز تنبك نوازان چيره دست و بنامي پا به عرصه ي موسيقي گذاشته اند كه برخي از آنان را در زير معرفي ميكنيم:

  • حسين تهراني
  • جهانگير ملك
  • امير ناصر افتتاح
  • بهمن رجبي
  • ناصر فرهنگ فر
  • محمد اسماعيلي
  • مرتضي اعيان
  • داريوش رفيعي
  • امير بيداريان نژاد
  • ملوك ضرابي
  • جمشيد محبي
  • داريوش زرگري
  • نويد افقه
  • همايون شجريان
  • پژمان حدادي
  • محسن كثيرالسفر

معرفي تكنيك‌هاي نواختن تنبك

اساس يادگيري تنبك نوازي تنكيك هاي تنبك است، يادگيري اين تكنيك‌ها براي نوآموزان در يك تا دو ماه اول مشكل است، به همين دليل ما در اين بخش از توضيحات تلاش كرديم كه تكنيك‌هاي تنبك نوازي را به زباني ساده به شما آموزش دهيم.
تنبك كه به آن تمبك، دمبك، دندانك و ضرب هم مي‌گويند، يكي از سازهاي كوبه‌اي است كه در گروه طبل‌هاي جام شكل قرار مي‌گيرد.، دربوكا نوعي ساز عربي است كه تنبك به لحاظ شكل به آن شبيه است اما از نظر صدا با آن تفاوت‌هاي بسيار دارد، امروزه بوكا در غرب بسيار پرطرفدار شده و آن را دوست دارند، اما تنبك كه سازي مشابه آن است به دليل تبليغات كم ما، در غرب بسيار كمرنگ و كمتر شناخته شده است و ما در مقايسه با ساز دربوكا براي اين ساز ملي تنها چيزي كه به ارمغان آورديم كم كاري است.
به دليل كوشش اشخاصي همچون حسين تهراني ساز تنبك در عصر ما پيشرفت بسزايي داشته و به ضرس قاطع مي‌توان گفت كه تنبك از لحاظ تكنيك نوازندگي عضوي از گروه كامل‌ترين سازهاي كوبه‌اي ممبرانوفون قرار دارد.
تنوع تكنيك نوازندگي بدون نگاهي قاعده مند و اصولي كه شامل صفت‌هاي مشترك و غير مشترك اين تكنيك است قابل بررسي نيست، نتيجه‌اي كه از اين ديدگاه قاعده مند و اصولي حاصل شد در حقيقت هنر مرتب نمودن تكنيك‌ها است، هر تكنيك در جاي مخصوص خودش قرار گرفت و رابطه ساختاري-تكاملي تكنيك‌ها با هم معلوم شد و تكنيك‌هاي جديدي نيز كشف شد، در اين مقاله سعي كرديم نگاهي كوتاه به مفاهيم اوليه تفكر سيستماتيك و اصول طبقه بندي داشته باشيم تا بتوانيم از اين آگاهي براي رده بندي تكنيك‌هاي تنبك نوازي بهره مند شويم.

تعاريف اوليه در طبقه بندي

در اين قسمت به بيان اصول اوليه و تعاريفي كه به آن‌ها در بحث طبقه بندي نياز پيدا مي‌كنيم پرداختيم، اين اصول در طبقه بندي زيستي نيز كاربرد بسياري دارند و ما آن‌ها را با تكنيك‌هاي تنبك تلفيق كرديم و نوعي طبقه بندي را ساختيم.
تاكسونومي (taxonomy): واژه Taxonomy مركب از دو كلمه taxis به معناي ترتيب و nomos به معناي قانون تشكيل شده است. تاكسونومي عبارت از تئوري و اجراي طبقه بندي موجودات زنده و اشيا مي‌باشد. با استفاده از اين روش، محل خاص هر گونه يا هر گروه بالاتر از صنف گونه را مي‌توان مشخص نمود.
صنف: شيئي كه مي‌خواهيم رده بندي كنيم در چارچوبي انتزاعي قرار مي‌گيرد به نام صنف كه هر صنف يا طبقه، صفاتي كه با طبقه‌هاي بالا و پايين خود اشتراك دارند را داراست، در اين حالت نوعي رابطه پديد مي‌آيد كه اختصاصاً به آن رابطه والد-فرزند مي گويند.
از ديد رياضي ساختار طبقه بندي شده نوعي نمودار است كه اصطلاحاً آن را نمودار شاخه برگ مي‌نامند و از ريشه (Root يا Node) نقطه‌اي است كه داراي صفت مشترك در تمام شاخه‌ها و طبقه‌هاست.

  • تاكسون: به محتواي هر صنف كه از نقطه نظر سيستماتيك، داراي ارزش طبقه بندي باشند، گفته مي‌شود.
  • صفت شاخص يا تاكسونوميك: براي جدا كردن يك گونه از گونه‌اي ديگر، از صفات و ويژگي‌هايي استفاده مي‌شود كه صفت تاكسونوميك ناميده مي‌شود، در واقع صفت يا صفاتي هستند كه براساس آن‌ها دو گروه جانوري كه به هم نزديك بوده و باهم شباهت دارند از يكديگر متمايز مي‌گردند، به طور كلي دو نوع صفت وجود دارد، صفات قابل اعتماد مثل تعداد مهره‌هاي بدن و صفات غير قابل اعتماد مانند رنگ.
  • توصيف: بررسي صفت‌ها و مشخصات يك تاكسون را توصيف مي گويند.
  • نام گذاري: دليل نامگذاري، معرفي تاكسون ها و صنف آن‌ها است كه مهمترين ويژگي در انتخاب نام تاكسون ها صفات مشتركشان مي‌باشد معمولاً با توجه به صفات شاخص صنوف مختلف نام گذاري انجام مي‌شود. درنام گذاري حداقل از دو كلمه و يا بيشتر استفاده مي‌گردد. نقش كلمات بعدي در نام گذاري مشخص ساختن صفات و ويژگي‌هاي اولين صنف نام گذاري مي‌باشد كه در نهايت وضوح و يك ادبيات مشترك و به وجود آمدن يك دستي براي ناميدن تاكسون ها را باعث مي‌شود. در نام گذاري، نام افراد، مكان‌ها و نام‌هاي ديگري نيز كاربرد دارند.

اصول تاكسونومي در بررسي تكنيك‌هاي تنبك چه كاربردي دارند؟

اولين كاربرد تاكسونومي در اصول تمبك شناسي جدا سازي صفات مشترك و غير مشترك تكنيك‌هاي نوازنگي است. در ادامه كه هر تكنيك در طبقه خود جاي مي‌گيرد رابطه ساختاري- تكاملي تكنيك‌ها نيز با يكديگر مشخص مي‌شود. در نهايت نيز كشف تكنيك‌هاي جديد با توجه يه اين طبقه بندي و رابطه ساختاري - تكاملي انجام مي‌شود. اولين قدم در ساز تمبك دستيابي به تعريفي اصولي و دقيق از تمبك در نوازندگي تمبك است. تكنيك در عوام به معني توالي فعاليت‌ها جهت انجام يك كار به صورت دقيق مي‌باشد اما در اينجا تكنيك به معناي شيوه‌هاي انگشت گذاري ساز است كه در تمبك نيز مانند ساير سازها اين شيوه از مهمترين و كاربردي‌ترين اصول اوليه يادگيري مي‌باشند.
عبارت زير مي‌تواند مفهوم تكنيك در تنبك نوازي را به طور شفاف‌تري بيان كند:
استفاده بخش‌هايي از يك دست يا هردو دست، به طور مثال استفاده از بخش‌هاي مختلف يك يا چند انگشت يا كف دست و غيره... به حالتي متصل شده به هم يا از هم منفصل، يا حتي استفاده كردن از ابزارهايي كه با دست متفاوت هستند، اما نيروي خود را از بخش‌هاي خاصي از دست همچون مچ دريافت كرده و توليد صدا نمايد، اين توليد صدا از طريق مالش، ضربه زدن و يا هر روش ديگري بر روي پوست، چوب يا اشياء مولد صوت كه به بدنه ساز متصل شده ايجاد مي‌شود؛ بنابراين در بحث بررسي يك تكنيك بايد 4 نوع مشخصه را مد نظر قرار داد:

  • نحوه توليد صدا
  • شكل تكنيك
  • حركت در تكنين
  • مشخصات صوتي

هركدام از اين 4 مورد به خودي خود مي‌توانند طبقه‌هاي متفاوت كه براي تاكسونومي تكنيك‌هاي تنبك نيازمند هستند را تعريف كنند.

طبقه بندي تكنيك‌هاي تنبك نوازي

طبقه بندي و تكنيك‌هاي تنبك نوازي را تاكسونومي تكنيك‌هاي تنبك مي‌نامند، برپايه توصيف صفات مشتركي كه بين تاكسون ها يا تكنيك‌ها وجود دارد شكل گرفته‌اند و هركدام را در طبقه يا صنف‌هاي مربوط به خود قرار خواهد داد و نتيجه‌اي كه از اين تاكسونومي حاصل مي‌شود رده بندي شدن تكنيك‌هاست.
تاكسون: تكنيك‌هايي كه براي بررسي كردن لحاظ مي‌شوند در واقع همان تاكسون يا واحد طبقه بندي هستند.
صنف: همان طور كه پيش‌تر ذكر كرديم صنف چارچوبي انتزاعي است كه در باب طبقه بندي تكنيك‌هاي تنبك نوازي، تاكسون مورد بررسي در آن قرار مي‌گيرد. هر طبقه يا صنف تكنيك با طبقات بالا و پايين خود داراي صفاتي مشترك است.

صنف‌هاي تاكسونوميك برجسته در تكنيك‌هاي تنبك نوازي

صفت برجسته يا تاكسونوميك تكنيك‌هاي تنبك، به ويژگي يا صفتي گفته مي‌شود كه براي جدا كردن و مشخص نمودن يك تكنيك از تكنيك ديگر بكار مي‌رود و عبارت است از صفت يا صفاتي كه با توجه به آن‌ها دو گروه كه از نظر تكنيكي به هم شباهت يا باهم تفاوت دارند از هم متمايز مي‌شوند، در اين راستا به طور كلي دو نوع صفت وجود دارد؛ اولي صفات قابل اعتماد هستند مثل تعداد انگشتاني كه بكار مي‌بريم يا نحوه ارتباط انگشتان با يكديگر و ...، به طور كلي هر 4 نوع صفتي كه در بالا به آن‌ها اشاره كرديم از نوع صفات قابل اعتماد هستند، صفاتي مثل شدت و ضعف ضربه‌ها از نوع صفات غير قابل اعتماد هستند.

نحوه توليد صدا به چه صورت است؟

نحوه توليد صدا به چگونگي اجراي تكنيك و نيز توليد صدا ارتباط دارد، در تنبك نوازي مي‌توان شكل‌هاي مختلفي از اجرا را تشخيص و از هم تفكيك داد:
ضربه زدن: انوع ضربه زدن وجود دارد، ضربه به بدنه يا بخش‌هاي مكمل صدا دهي، ضربه مانند اجراي پلنگ و تم بر روي پوست و يا حتي ضربه زدن روي بخشي كه دست روي پوست تنبك قرار دارد. ضربه زدن به دو حالت مستقيم و غير مستقيم قابل اجراست:

  • مستقيم: مثل ضربه دست يا ضربه انگشتر يا هر شئ ديگري كه به واسطه دست انجام مي‌شود.
  • غير مستقيم: يك سيم را فرض كنيد كه بر پشت پوست تعبيه شده كه به هنگام نواختن مرتعش مي‌شود، اين سيم به پوست ضربه زده و توليد صدا مي‌نمايد.
  • مالش دادن: مالش پوست و لبه ناخن دست يا هر شئ ديگري به صورت دايره‌اي در يك امتداد برروي پوست توليد صدا مي‌كند، حالت خاصي از مالش دادن انگشت يا كوبه با سر پلاستيكي بر روي پوست توليد صدايي مي‌كند كه شبيه به ناله گوزن است و Moose call نام دارد.
  • خراش دادن: خراش دادن پوست و چوب بدنه توسط ناخن يا هر شئ ديگري نيز مي‌تواند توليد صدا كند.

شكل تكنيك

از جمله مواردي كه كمك چشم گيري در رده بندي و تعيين طبقه مي‌كند، بررسي شكل و آناتومي اندام اجرا كننده تكنيك است، كه در اين باره مواردي را كه گفته مي‌شود بايد در نظر بگيريد:

  • كدام بخش از انگشت يا دست براي اجراي تكنيك بكار مي‌رود؟
  • آيا براي اجراي تكنيك از شئ خاصي استفاده كرديد؟
  • شئ يا بخش اجرا كننده تنبك چگونه است؟
  • اگر براي اجراي يك تكنيك تعداد اعضاي بخش مجري بيشتر از يكي است، ارتباطي كه بين اين اعضا وجود دارد به هم متصل است يا منفصل؟

در ادامه بحث به تشريح درخصوص شكل تكنيك خواهيم پرداخت.

حركت در تكنيك

تنبك نوازي فعاليتي كاملاً فيزيكي است كه در آن از عضلات، استخوان‌ها و مفاصل و نيز ساير اندام‌هاي دست به عنوان مولد حركات لازم براي نوازندگي و از مفاصل مچ دست و انگشت‌ها به عنوان اهرم‌هايي براي انتقال نيروي لازم براي حركت دست و انگشتان نقش ايفا مي مي‌كنند.
با نگاهي ساده به اندام‌هاي مولد حركت امكان توصيف اين تكنيك‌ها بر اساس چند مؤلفه به وجود مي‌آيد:

  1. عامل مولد حركت: منظور آن بخش از دست است كه با توليد و انتقال نيرو موجب حركت نمودن اندام جدا كننده تكنيك مي‌شود.
  2. حركت ناشي از مچ: كف دست به تبع حركت مچ دست و انتقال نيرو حركت كرده و در نتيجه دست يا بخش‌هايي از انگشتان با ساز تماس حاصل مي‌كنند. مانند اجرايتم يا بك كه در آن حركت مچ موجب پرتاب دست يا انگشتان مي‌شود.
  3. حركت ناشي از مفصل انتهايي آخرين بند انگشت: در اين نوع حركت ضربه‌اي كه به پوست زده مي‌شود ناشي از حركت مفصل بين انگشت و كف دست و انتقال نيرو بوده و مچ و ساير اندام‌هاي فوقاني دست ثابت است.
  4. حركت ناشي از تلنگر: اگر بخشي از يك انگشت (به طور مثال نيم بند از آن) بر بخشي از يك انگشت يا كف دست قرار بگيرد؛ در نتيجه لغزانده شدن و اصطكاك ناشي از آن به شدت رها شود تلنگر به وجود مي‌آيد.
  5. حركت ناشي از آرنج: دسته‌اي ديگر از تكنيك‌ها به ويژه در نوعي از تكنيك مالشي، ير اثر حركتي كه از آرنج دست ناشي مي‌شود، اجرا مي‌شوند.
  6. وضعيت دست مولد حركت: بسته به تكيه دست مولد حركت به ساز يا آزاد بودن آن، دو نوع تقسيم بندي براي اجراي تكنيك مي‌توان بيان كرد:
  7. اجراي تكنيك با حركت آزاد دست: وقتي مي گوييم حركت آزاد دست منظور اين است كه؛ در آن دست به ساز تكيه نداشته و آزاد است، مثل اجرايتم يا بك دست آزاد يا پايين.
  8. اجراي تكنيك با حركت غير آزاد: در اين حالت بخشي از دست به ساز تكيه دارد؛ براي مثال اجراي تكنيك‌هاي گرفته توسط دستي كه به روشي به پوست متكي است، اجرا با دستي كه روي تنبك قرار دارد يا دست بالا، اجرا با دست پايين يا آزاد، به صورتي كه به ساز متكي باشد.

ويژگي‌هاي صوتي

صدادهي تكنيك‌هاي تنبك علاوه بر اينكه به شيوه توليد صدا بستگي دارد، به دليل دارا بودن ويژگي‌هاي آكوستيك ساز و بخش‌هاي مجري، داراي ويژگي‌هاي خاصي مي‌باشد؛ در ادامه به طور اجمالي بخشي از مشخصات صوتي تنبك بيان مي‌شود:

  • صدادهي تكنيك‌هاي تنبك از قاعدهاي پوسته مرتعش و ارتعاشاتي كه از محفظه داخلي تنبك ايجاد مي‌شود؛ تبعيت مي‌كند، محفظه داخلي تنبك نقش اساسي در تغيير ساختار ارتعاش پوست دارد.
  • تمامي شكل‌هاي ارتعاش كه در هنگام شروع انرژي بالايي دارند و سريعاً محو و ناپديد مي‌شوند، نقش بسزايي در ساختار صداي ضربه تكنيك‌ها و نيز در رنگ بم كه در ابتداي صداي آن‌هاست دارند.
  • طيف صدايي كه از اجراي تكنيك حاصل مي‌شود، از يك بخش صوتي متراكم در ساختار صداهاي فرعي شروع شده و به آرامش صوتي ختم مي‌شود، وقتي مي گوييم آرامش صوتي در واقع منظورمان اين است كه تنها چند صداي فرعي در پايان صداي تكنيك باقي بماند.

در شكل زير موج و طيف صدايي كه از اجراي پلنگ ايجاد شده را در لبه تنبك مشاهده مي‌كنيد، در اين تصوير مي‌توانيد بخش‌هايي كه تراكم زياد و آرام صوتي را كاملاً شناسايي كنيد.

  • هرچه كه بخش اجرا كننده تكنيك سخت‌تر باشد، رنگ صدايي كه ايجاد مي‌شود كه دليل آن حضور پر انرژي ترصداهاي فرعي با فركانس بالا در صداي ضربه و به طور كلي صداي تكنيك زيرتر مي‌باشد و در مقايسه صداي تكنيك‌هاي ناخني كه در يك منطقه خاص وجود دارند با صداي ساير تكنيك‌ها در همان منطقه مي‌توان اين پديده را مشاهده نمود.
  • صداي ضربه به عنوان بخشي كه آغاز كننده صدا است، شامل اصوات فرعي قوي و پرانرژي با طول زماني ارتعاشي كوتاهي هستند، بنابراين تشخيص صداي ضربه ناشي از جنس بخش مجري با تفكيك صوتي مهم است و نبايد اين دو را باهم اشتباه گرفت.
  • هرچه حد و اندازه سطح بخش مجري و به تبعيت از آن اندازه سطح ضربه خورنده پوست بيشتر باشد، رنگ صدايي كه حاصل مي‌شود به طور نسبي بم‌تر است و اين پديده زماني كه تكنيك‌ها در يك ناحيه ثابت در حال اجرا هستند نيز مشاهده مي‌شود.
  • ارتعاش پوست تنبك غير خطي است و به همين دليل وقتي شدت ضربه‌ها زياد مي‌شود، اصوات فرعي زيرتر و به طور نسبي برتري پيدا مي‌كنند.
  • نقش شكل‌هاي ارتعاش يا اصوات فرعي هرچه كه از مركز پوست به سمت لبه ساز حركت مي‌كنيم كمتر مي‌شود ولي بر تراكم و اهميتي كه نقش شكل‌ها در ارتعاش زير قرار دارند افزوده مي‌شود، مثلاً در يك تكنيك مثل تكنيكتم ناحيه ميانه، كه داراي ميرايي سريع هستند، از اهميت خاصي برخوردارند.

شكل زير تغييرات انرژي اصوات فرعي را در تكنيك‌هاي مختلف نشان مي‌دهد، درجات روشن نشان دهنده اين است كه انرژي اصوات فرعي حضور كم رنگي در آن تكنيك دارند.

پي نوشت

اصطلاحات دست پايين و بالا براي دست آزاد يا روي تنبك را براي اولين بار نوازنده تنبك سياوش اكبري در سال 1378 در كتاب آموزش خود بكار برده است.
وضعيت دست مولد حركت: بسته به تكيه دست مولد حركت به ساز يا آزاد بودن آن، دو نوع تقسيم بندي براي اجراي تكنيك مي‌توان بيان كرد:
اجراي تكنيك با حركت آزاد دست: وقتي مي گوييم حركت آزاد دست منظور اين است كه در آن دست به ساز تكيه نداشته و آزاد است، مثل اجرايتم يا بك دست آزاد يا پايين.
اجراي تكنيك با حركت غير آزاد: در اين حالت بخشي از دست به ساز تكيه دارد؛ براي مثال اجراي تكنيك‌هاي گرفته توسط دستي كه به روشي به پوست متكي است، اجرا با دستي كه روي تنبك قرار دارد يا دست بالا، اجرا با دست پايين يا آزاد، به صورتي كه به ساز متكي باشد.

ويژگي‌هاي صوتي

صدادهي تكنيك‌هاي تنبك علاوه بر اينكه به شيوه توليد صدا بستگي دارد، به دليل دارا بودن ويژگي‌هاي آكوستيك ساز و بخش‌هاي مجري، داراي ويژگي‌هاي خاصي مي‌باشد؛ در ادامه به طور اجمالي بخشي از مشخصات صوتي تنبك بيان مي‌شود:
آن تكنيك دارند.

  • صدادهي تكنيك‌هاي تنبك از قاعدهاي پوسته مرتعش و ارتعاشاتي كه از محفظه داخلي تنبك ايجاد مي‌شود؛ تبعيت مي‌كند، محفظه داخلي تنبك نقش اساسي در تغيير ساختار ارتعاش پوست دارد.
  • تمامي شكل‌هاي ارتعاش كه در هنگام شروع انرژي بالايي دارند و سريعاً محو و ناپديد مي‌شوند، نقش بسزايي در ساختار صداي ضربه تكنيك‌ها و نيز در رنگ بم كه در ابتداي صداي آن‌هاست دارند
  • طيف صدايي كه از اجراي تكنيك حاصل مي‌شود، از يك بخش صوتي متراكم در ساختار صداهاي فرعي شروع شده و به آرامش صوتي ختم مي‌شود، وقتي مي گوييم آرامش صوتي در واقع منظورمان اين است كه تنها چند صداي فرعي در پايان صداي تكنيك باقي بماند.
  • در شكل زير موج و طيف صدايي كه از اجراي پلنگ ايجاد شده را در لبه تنبك مشاهده مي‌كنيد، در اين تصوير مي‌توانيد بخش‌هايي كه تراكم زياد و آرام صوتي را كاملاً شناسايي كنيد.

  • هرچه كه بخش اجرا كننده تكنيك سخت‌تر باشد، رنگ صدايي كه ايجاد مي‌شود به دليل حضور پر انرژي تري كه صداهاي فرعي با فركانس بالا در صداي ضربه و به طور كلي صداي تكنيك زيرتر مي‌باشد و در مقايسه صداي تكنيك‌هاي ناخني كه در يك منطقه خاص وجود دارند با صداي ساير تكنيك‌ها در همان منطقه مي‌توان اين پديده را مشاهده نمود.
  • صداي ضربه به عنوان بخشي كه آغاز كننده صدا است، شامل اصوات فرعي قوي و پرانرژي با طول زماني ارتعاشي كوتاهي هستند، بنابراين تشخيص صداي ضربه ناشي از جنس بخش مجري با تفكيك صوتي مهم است و نبايد اين دو را باهم اشتباه گرفت.
  • هرچه حد و اندازه سطح بخش مجري و تبعيت از آن اندازه سطح ضربه خورنده پوست بيشتر باشد، رنگ صدايي كه حاصل مي‌شود به طور نسبي بم‌تر است و اين پديده زماني كه تكنيك‌ها در يك ناحيه ثابت در حال اجرا هستند نيز مشاهده مي‌شود.
  • ارتعاش پوست تنبك غير خطي است و به همين دليل وقتي شدت ضربه‌ها زياد مي‌شود، اصوات فرعي زيرتر به طور نسبي برتري پيدا مي‌كنند.
  • نقش شكل‌هاي ارتعاش يا اصوات فرعي هرچه كه از مركز پوست به سمت لبه ساز حركت مي‌كنيم كمتر مي‌شود ولي برتراكم و اهميتي كه نقش شكل‌ها در ارتعاش زير قرار دارند افزوده مي‌شود، مثلاً در يك تكنيك مثل تكنيكتم ناحيه ميانه، كه داراي ميرايي سريع هستند، از اهميت خاصي برخوردارند.
  • شكل زير تغييرات انرژي اصوات فرعي را در تكنيك‌هاي مختلف نشان مي‌دهد، درجات روشن نشان دهنده اين است كه انرژي اصوات فرعي حضور كم رنگي در

ليستي از تكنيك‌هاي تنبك

  • بك مثبت= اجراي اين تكنيم با دو بند انگشت دوم دست راست در ناحيه مركزي تنبك انجام شده و حركت دست از ساعد انجام مي‌شود.
  • بك منفي= اجراي اين تكنيك با بند اول انگشت دوم دست راست در ناحيه كناري تنبك انجام شده و حركت دست از ساعد انجام مي‌شود.
  • با سر دادن انگشت شصت برروي ساز اجراي مثبت به منفي انجام خواهد شد.
  • مثبت چپ= اجراي اين تكنيك با دو بند انگشت دوم دست چپ انجام مي‌شود و حركت دست از مچ شروع مي‌شود.
  • منفي چپ= اجراي اين تكنيك با نرمه بند اول انگشت دوم دست چپ در ناحيه بالاي ساز انجام شده و حركت دست از مچ است.
  • اجراي روي چوب با دست راست.
  • اجراي جارو كه با دست راست انجام مي‌شود.
  • اجراي روي چوب كه با دست چپ انجام مي‌شود.
  • اجراي تكنيك زير دهنه تنبك كه با دست راست انجام مي‌شود.
  • اجراي تكنيك بشكن شماره دو توسط دست راست كه زير دهنه تنبك انجام مي‌گيرد.
  • اجراي تكنيك بشكن با انگشت اول دست چپ
  • اجراي تكنيك بشكن با دست چپ انگشت دوم
  • اجراي تكنيك بشكن با دست چپ، انگشت سوم
  • اجراي تكنيك بشكن با دست چپ، انگشت چهارم
  • اجراي تكنيك انگشت چهارم از روي انگشت سوم
  • اجراي تكنيك سر دادن شصت روي ساز و حركت مثبت به سمت منفي
  •  اجراي بشكن با دست راست انگشت انگشت اول

ريزها

  • ريز گليساندوي منفي به طرف مثبت
  • ريز گليساندوي مثبت به طرف منفي
  • ريز منفي در مثبت
  • ريز مثبت در منفي
  • ريز منفي
  • ريز مثبت
  • ريز پر يا نه انگشتي
  • ريز جفتي
  • ريز گليساندو يكي از تكنيك‌هايي است كه توسط آقاي بهمن رجبي اجرا شد.

خلاصه اينكه تكنيك‌هايي كه براي تنبك نوازي اساسي هستند و بدون شك به آن‌ها نياز پيدا خواهيد كرد را به زباني ساده و معمول خدمت شما بيان نموديم و نكاتي كه براي يادگيري بهتر شما مفيد است و در امر آموزش به شما كمك مي‌كند را در قالب عكس در متن جاي داديم، اميدواريم كه اين مطالب مورد استفاده شما دوستان قرار گرفته باشد.

منبع: سايت گوش نوازان / دانلود پكيج آموزش تنبك نوازي مبتدي بصورت تصويري و آنلاين

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.